// //
حقایقفیلم و سینما

تد باندی: داستان زندگی یکی از بدنام ترین قاتلان زنجیره ای و ساخت فیلم از روی آن (2019)

هیچ قاتل زنجیره ایی تاکنون مانند تد باندی (Ted Bundy) توجه دنیا را به خود جلب نکرده است. از پخش تلویزیونی محاکمه او گرفته تا اجرای حکم اعدام به وسیله صندلی الکتریکی و هچنین پخش مستند نتفلیکس (Netflix) به نام “Conversations With A Killer: The Ted Bundy Tapes”، بازار داستان ها و بحث ها در مورد جزئیات زندگی باندی همچنان داغ است.

اکنون با پخش فیلم جدید زک افران (Zac Efron) در نتفلیکس به نام “Extremely Wicked, Shockingly Evil and Vile”، نام این قاتل زنجیره ای بدنام بار دیگر به خبرها بازگشته است.

این فیلم تحقیقات پلیس برای یافتن باندی و همچنین چگونگی مخفی ماندن این قاتل زنجیره ای برای زمانی طولانی را به تصویر می کشد. در این فیلم نشان داده می شود که چطور باندی توانسته از نگاه دیگران، یک زندگی معمولی به همراه دوست دخترش الیزابت کلوپفر (Elizabeth Kloepfer) و دختر الیزابت (Molly Kloepfer) را سپری کند.

پخش تریلر این فیلم برای بسیاری از مردم این شبهه را به وجود آورده که ممکن است این فیلم شخصیت پلید باندی را خوب جلوه دهد.

زک افران در نقش تد باندی
زک افران در نقش تد باندی

ستارگان این فیلم زک افران در نقش تد باندی و لیلی کولینز در نقش الیزابت کلوپفر دوست دختر باندی بازی می کنند. داستان این فیلم از نگاه الیزابت کلوپفر نشان داده می شود که به مدت شش سال دوست دختر باندی بود. اما الیزابت کلوپفر کیست؟

الیزابت و تد پس از ملاقات در باری در سیاتل (۵ سال قبل از اینکه الیزابت به تد مشکوک شود) به سرعت زندگی مشترک شان را آغاز کردند. الیزابت پس از مشاهده رفتار مشکوک تد با پلیس تماس می گیرد اما پلیس به دلیل نداشتن شواهد کافی پرونده را دنبال نمی کند.

الیزابت کلوپفر بعدها ارتباط خود را با تد قطع می کند. الیزابت که بعدها پس از دستگیر شدن تد نام خود را به لیز کندال تغییر داد، نقش مهمی را در تهیه مستند و حتی این فیلم سینمایی توسط نتفیلیکیس ایفا کرد. او همچنین خاطرات و روابط پرآشوبش با تد باندی را با نام ” The Phantom Prince: My Life with Ted Bundy ” منتشر کرده است.

تد باندی بعدها، در زمانی که به اتهام این قتل ها دادگاهی شده بود دختری بنام کارول آن بون را به خود علاقه مند کرده و حتی در همان دادگاه با وی ازدواج می کند.

نوشته مرتبط: با کارول آن بون آشنا شوید، زنی که عاشق تد باندی در انتظار مرگ شد و فرزندشان را به دنیا آورد

تد باندی و الیزابت کلوپفر
تد باندی و الیزابت کلوپفر

تد باندی کیست؟

تد باندی در ۲۴ نوامبر ۱۹۴۶ در خانه ای که برای مادران بی سرپرست و مجرد در بورلینگتون در ورمونت در نظر گرفته شده بود، متولد شد. او تا دو ماه پس از تولد در آنجا ماند.

دوران کودکی و نوجوانی تد باندی

مادر تد، ایلانور لوئیز کاول، معروف به لوئیز، تصمیم گرفت فرزندش را به سرپرستی شخص دیگری بسپارد، اما ظاهرا پدرش سام کاول، می خواست که این کودک به خانواده ای در فیلادلفیا بپیوندد. در آنجا باندی، که پس از آن به تئودور کاول معروف بود، به گونه ای بزرگ شد که فکر می کرد لوئیز خواهر او است، نه مادرش.

با این حال، در داستان «غریبه کنار من»، آن رول (نویسنده کتاب) خاطرنشان می کند که تد باندی به او گفته بود که متوجه این دروغ شده است. تد باندی اظهار داشت: “شاید من تازه متوجه شده بودم که اختلاف سنی بین یک برادر و یک خواهر نمی تواند ۲۰ سال باشد. لوئیز همیشه از من مراقبت می کرد.

در نگاه اول، کاول ها یک خانواده معمولی بودند. اما مادربزرگ باندی از افسردگی و آگورافوبیا رنج می برد و پدربزرگ او یک انسان با خوی خشمگین بود.

اعمال خشونت آمیز تد همه را از گربه ها و سگ ها گرفته تا کارمندان و اعضای خانواده تحت تاثیر قرار داده بود. هرچند که تد باندی و پدربزرگش رابطه خوبی باهم داشتند، اما ممکن است باندی تحت سوء استفاده های جسمی یا روانی توسط پدربزرگش قرار گرفته باشد.

رفتار باندی می توانست آشوب گر باشد. عمه ی تد باندی ادعا می کرد که یک بار از خواب بیدار شد و متوجه شد که برادرزاده نوپایش اطراف محل خواب او چاقو قرار داده است. او بعدها به مجله Vanity Fair گفت: “من به یاد می آورم که در آن زمان فکر می کردم تنها کسی هستم که متوجه عجیب بودن رفتار تد شده است. هیچ کس در این مورد کاری نکرد.”

در همان مقاله در مجله Vanity Fair، دکتر دوروتی لوئیس، روانپزشک باتجربه، معتقد است که: “چنین اقداماتی فقط در کودکان آسیب دیده بسیار جدی، که خودشان قربانی سوءاستفاده های فوق العاده وحشتناک بوده اند یا شاهد خشونت شدید در بین اعضای خانواده هستند، دیده می شود.”

سال های اولیه زندگی تد باندی با رفتارها و نكات تاریكی همراه بود كه باعث شد وی به یک متجاوز و قاتل سریالی تبدیل شود. به گفته تد باندی، او کودکی بی نظیری داشته است. دوستان و خانواده وی اغلب از این ادعا حمایت می کردند. اما یک نگاه دقیق تر به زندگی او نشان می دهد که او در دوران کودکی در اجتماع بی دست و پا بود و گاهی اوقات از مرزهای نزاکت، اخلاق و قانون خارج می شد.

اگرچه رفتار مظنون تد باندی جوان در بسیاری از افراد وجود دارد، اما دیگران مانند او دست به تجاوز و قتل قربانیان بی شماری نزده اند. دوران کودکی وی سرنخ هایی از چگونگی تبدیل شدن او به یک قاتل سریالی را ارائه می دهد.

هنگامی که تد باندی سه ساله بود، او و مادرش لوئیز، فیلادلفیا را به مقصد تاکوما در واشنگتن ترک کردند. لوئیز برای اینکه توجه ها را به نامشروع بودن پسرش جلب نکند، نام خانوادگی باندی را به نلسون تغییر داد. تد از نقل مکان به واشنگتن ناراحت بود. او دلتنگ فیلادلفیا بود و در ابتدا از سیاتل خوشش نمی آمد. هنگامی که مادرش با جانی باندی، آشپز بیمارستان ارتش وارد رابطه شد، او بیشتر از قبل ناراحت بود.

لوئیز و جانی در سال ۱۹۵۱ ازدواج کردند. باندی به روابط جدید مادرش حسادت می کرد و عمدا مشاجره راه می انداخت و برای جلب توجه شلوار خود را خیس می کرد. این موضوع مانع از این نشد که شوهر جدید لوئیز پسر او را به فرزندخواندگی قبول نکند و نام خانوادگی اش را به او ندهد. نامی که سال ها بعد به بدنامی معروف شد.

روابط بین تد باندی و ناپدری او همیشه پرتنش بود. تد مادی گرا بود و لباس و وسایلی گران قیمتی را می خواست که مادربزرگ کارگرش نتوانسته بود برایش تهیه کند.

تد باندی در خیالاتش تصور می کرد که توسط ستارگان محبوب غربی روی راجرز و دیل ایوانز به فرزند خواندگی گرفته شده، زیرا آن ها می توانستند چیزهایی را که او می خواست به او بدهند. با بزرگ تر شدن باندی، او عقل و هوش ناپدری خود را به تمسخر می گرفت. برخی از دوستان شاهد بودند که باندی ناپدری خود را تحریک می کرد، که بعضی اوقات موجب عصبانیت ناپدری اش می شد.

بین باندی و مادرش تنش های کمتری وجود داشت. مادرش همیشه اطمینان حاصل می کرد که پسرش از نظر جسمی مراقبت می شود. اما او در ادامه صاحب چهار فرزند دیگر شد، بنابراین توجه ها به باندی کم شد.

پس از دستگیری باندی، او همیشه ابراز می کرد که کسی او را دوست ندارد، گرچه ابراز قدردانی کرد که لوئیز همه صورتحسابها را پرداخت کرده است. نامشروع بودن باندی یکی دیگر از نقاط دردناک در روابط آن ها بود.

به گفته یک روانشناس که با باندی مصاحبه کرد، او در نوجوانی شناسنامه خود را پیدا کرده و متوجه شده بود که نام پدر در شناسنامه اش نوشته نشده است.

در جایی دیگر، که توسط دوست باندی در کتاب فانتوم پرنس به اشتراک گذاشته شده است، باندی نوجوان توسط پسر عموی خود به خاطر نامشروع بودن، مورد تمسخر قرار می گرفت. هنگامی که باندی به این موضوع اعتراض می کرد، پسر عموی او از سند تولد او برای اثبات حقیقت استفاده می کرد. دوست دختر باندی اظهار داشت که باندی از لوئیز خشمگین بود زیرا احساس می کرد تحقیر شده است.

باندی در کودکی فاقد فضایل اجتماعی بود. در« مکالمات با یک قاتل: نوار تد باندی»، سندی هولت که به همراه باندی بزرگ شده بود، اظهار داشت که او بخاطر داشتن لکنت زبان، مسخره می شد و نمی توانست با پسر بچه های پیشاهنگ همراه باشد.

گرچه باندی ورزشکار بدی نبود، اما نتوانست وارد تیم های بسکتبال یا بیس بال مدرسه شود، شکستی که برای او دشوار بود. در دانشگاه نیز عملکرد خوبی داشت اما نتوانست در کلاس های بالاتر شرکت کند.

با این حال، رفتار تد باندی در کودکی گاهی فراتر از نقض نزاکت اجتماعی بود. او در دوران مرسه از پشت به دوستش حمله و با چوب به سرش ضربه زده بود. او همچنین به ترساندن دیگران علاقه داشت. تد باندی در زمین گودال ایجاد می کرد، درون آن مار قرار می داد و روی گودال را با گیاه می پوشاند تا دیگران درون آن بیافتند.

ممکن است تد باندی اولین قربانی خود را در زمان ۱۴ سالگی به قتل رسانده باشد

اولین قربانی شناخته شده باندی در سال ۱۹۷۴ کشته شد، اما او به قتل های قبل تر از آن نیز مظنون است. یک قربانی احتمالی باندی “آن ماری بور” هشت ساله بود که اواسط شب ۳۱ آگوست ۱۹۶۱ از خانه خود تاکوما ناپدید شد. در آن زمان، باندی ۱۴ ساله در چند مایلی از خانه بور زندگی می کرد. این امکان وجود دارد که او آن شب به جاسوسی در خانه های مردم می پرداخته و فرصتی را برای انجام اعمال شوم خود پیدا کرده باشد.

از معدود سرنخی هایی که در خانه بور باقی مانده بود، یک پنجره باز، یک رد پا و درب جلویی قفل نشده بود. والدین و خواهر آن ماری هنگام ناپدید شدن او در خانه بودند. به همین ترتیب، برخی از قربانیان تد باندی تایید کردند که باندی در حالی که دیگران در همان نزدیکی بودند، آن ها را می ربود. مادر آن ماری احساس می کرد که احتمال دارد دخترش آدم ربای خود را بشناسد. باندی ممکن است هنگام بازدید از منزل عموی خود در همسایگی خانواده بور، آن مری را ملاقات کرده باشد.

از چه زمان تد باندی کشتن را آغاز کرد؟

همان طور که در بالا اشاره شد، تاریخ آغاز قتل های تد باندی کمی مبهم است اما بسیاری عقیده دارند که این تاریخ ۱۹۷۴ بوده، زمانی که چندین زن در سیاتل و در نزدیکی اورگان مفقود شدند.

خیلی زود هنگامی که تد برای حضور در مدرسه وکالت به اوتا نقل مکان کرد، مردم در آن ناحیه نیز شروع مفقود شدن کردند. او عادت داشت به صحنه جرم بازگردد و به اجساد قربانیان خود تعرض کند.

تد باندی چگونه دستگیر شد؟

کارول-دارونچ
کارول دارونچ

کارول دارونچ (Carol DaRonch) یکی از اندک زنانی بود که از حمله باندی جان سالم به در برد و کسی بود که توانست با شناسایی باندی و شهادت در دادگاه سرانجام او را به زندان بیاندازد.

کارول با جزئیات فراوان روز پاییزی سال ۱۹۷۴ وقتی که برای اولین بار با باندی برخورد کرد را در مستند بیان می کند. کارول که در آن زمان تنها ۱۸ سال داشت به یاد می آورد که در آن برهه از زمان از آدمربایی ها و قتل ها که در اطراف شهر اتفاق افتاده بود با خبر بود ولی همچنان اصرار داشت که در محیط امنی قرار دارد.

نوشته مرتبط: ریچارد کوکلینسکی – داستان زندگی پرکارترین هیتمن تاریخ مافیا

او آنقدر احساس امنیت می کرد که وارد ماشین تد باندی شد. تد خود را در نقش مامور پلیس جا زده بود و به او گفته بود که شخصی سعی داشته تا به ماشین کارول دستبرد بزند و اینکه او (تد) قرار است کارول را به ایستگاه پلیس ببرد تا کارول شکایتی را علیه مجرم تنظیم کند.

در مسیر رفتن به ایستگاه پلیس بود که کارول احساس می کند یک مشکلی وجود دارد. تد ماشین را در گوشه ای در نزدیکی یک دبیرستان پارک می کند. کارول که متوجه شده در ماشین سمت مسافر دستگیره ندارد دچار اضطراب و ترس می شود. ناگهان تد باندی اسلحه خود را بیرون می کشد و تهدید می کند که او را می کشد.

اما کارول تقلا کرده و با تمام وجود برای زندگی خود مبارزه می کند و سرانجام از دست او می گریزد.

تنها چهار ساعت بعد باندی که بسیار خشمگین است زن دیگری را به قتل می رساند.

کارول که از دست باندی گریخته بود ماه ها در ترس و وحشت به زندگی خود ادامه می دهد تا اینکه یک روز تماس تلفنی جالبی را دریافت می کند.

پلیس شخصی را دستگیر کرده بود که با مشخصات اعلام شده توسط کارول مطابقت دارد و از کارول درخواست می کند تا به ایستگاه پلیس بیاید و برای تشخیص مجرم احتمالی با آن ها همکاری کند.

باندی چهره خود را بسیار تغییر داده بود اما کارول توانست بلافاصله چهره او را تشخیص دهد.

سرانجام این قاتل زنجیره ای، آدمربا و متجاوز دستگیر شد اما این آخرین باری نخواهد بود که پلیس او را دستگیر میکند. در حقیقت باندی موفق می شود قبل از این که اعدام شود دو بار از زندان فرار کند.

مستند تد باندی
مستند تد باندی

اولین فرار تد باندی از زندان

در ژانویه سال ۱۹۷۷ تد باندی به آسپن کلورادو (Aspen) منتقل شد. آنجا جایی بود که او به قتل پرستار ۲۳ ساله متهم شده بود. در همان زمان باندی که از قبل به جرم ضرب و شتم و آدمربایی گناهگار شناخته شده بود تصمیم گرفت تا برای دفاع از خود در دادگاه حاضر شود.

همان طور که در فیلم نیز نشان می دهد باندی برای دفاع از خود اجازه پیدا کرده بود تا از کتابخانه زندان استفاده کند. او همچنین اجازه داشت تا بدون دستبند و زنجیر در اطراف کتاخانه قدم بزند.

در مدتی که باندی برای حضور در دادگاه خود را آماده می کرد متوجه شد که فرار از کتابخانه برای او بسیار آسان خواهد بود و در ۷ جون سال ۱۹۷۷ او تصمیم به فرار می گیرد. زمانی که نگهبان برای استراحت و کشیدن سیگار پست خود را ترک میکند باندی از پنجره طبقه دوم کتابخانه به بیرون پریده و به سوی کوهستان فرار می کند.

وقتی نگهبان متوجه غیبت باندی می شود پلیس خیابان های اطراف را مسدود می کند تا تک تک ماشین ها را بررسی کند.

باندی چند روز را در کوهستان سپری می کند و در روز ششم زمانی که با یک ماشین دزدی در خیابان در حال فرار است توسط پلیس دستگیر می شود.

دومین فرار باندی از زندان

در ۳۰ دسامبر سال ۱۹۷۷ باندی برای دومین بار از زندان فرار می کند. باندی ماه ها برای فرار از طریق سوراخی در سقف سلول خود نقشه می کشد.

با سپری کردن چند ماه باندی وزن خود را کاهش می دهد و برای عبور از سوراخ تمرین می کند. سرانجام زمانی که تعدادی از نگهبانان و کارکنان برای تعطیلات زندان را ترک کرده بودند باندی می گریزد.

به گفته خبرگزاری ها او ابتدا از طریق سقف به اتاق نگهبانان رفته و سپس با یونیفرم نگهبان به راحتی از زندان خارج می شود.

در ۱۵ ژانویه سال ۱۹۷۸ تنها پس از مدت کوتاهی از فرار او از زندان باندی وارد خوابگاه دختران دانشگاه فلوریدا شده و دو زن جوان را به قتل می رساند. در نهایت در ۱۲ فوریه سال ۱۹۷۸ باندی دستگیر می شود.

 بعضی از قربانیان تد باندی
بعضی از قربانیان تد باندی

اعدام تد باندی

در جون سال ۱۹۷۹ باندی دوباره دادگاهی شد. اینبار به خاطر قتل در دانشگاه فلوریدا.

محاکمه تد باندی
محاکمه تد باندی

سرانجام حکم تد باندی اعلام شد و او به اعدام با صندلی الکتریکی محکوم شد. در۲۴ ژانویه سال ۱۹۸۹ در ساعت ۷ صبح باندی بر روی صندلی الکتریکی نشست. با حضور ۴۱ نفر در اتاق اعدام یکی از بدنام ترین قاتلین زنجیره ای در آمریکا کشته شد. درست است که او در سال ۱۹۸۹ اعدام شد اما این حکم ۹ سال بعد از قتل های بسیار او اتفاق افتاد.

اگرچه او به قتل های خود اعتراف کرد اما تعداد قربانیان او همچنان نامشخص باقی مانده است. تد باندی با وجود شواهد بسیار، اتهام برخی از این قتل ها را رد کرد.

در نهایت مدارک موجود حاکی از آن بود که تد باندی در حدود ۳۰ تا ۴۰ زن را کشته است. این قتل ها تد باندی را به بدنام ترین و مخوف ترین قاتل سریالی در تاریخ آمریکا تبدیل کرد.

باز نشر مطالب سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب سایت pitoonik.com مجاز میباشد.

نوشته مرتبط: آرتور لی آلن یکی از رازآلودترین مظنونین قتل های زنجیره ای

منبع

مرجع شماره ۱

حلیا عشوری

حلیا عشوری یکی از نویسندگان بخش حقایق و رخدادهای تاریخی است

‫3 نظرها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *